حکومت در اسلام «استبدادی» یا «سلطنتی» نیست

رئیس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی گفت: حکومت در اسلام، استبدادی یا سلطنتی نیست بلکه مبتنی بر حفظ احکام اسلامی بدون ایجاد تغییرات غیرضروری است.
حجت‌الاسلام والمسلمین نجف لکزایی، رئیس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی وابسته به دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه شنبه ۲۵ اسفندماه در ادامه سلسله نشست‌های حکمرانی قرآنی طی ارائه‌ای با موضوع «دلالت‌های حکمرانی در سوره مائده» اظهار کرد: علامه طباطبایی در تفسیر المیزان، ذیل آیه ۲۰۰ از سوره آل‌عمران، بحثی بنیادی پیرامون سرپرستی جامعه اسلامی و سبک حکمرانی مطرح می‌کند و طبق آیات قرآن کریم که ایشان به آنها استناد کرده، ولایت بر جامعه اسلامی به پیامبر اکرم (ص) واگذار شده است، اما نکته بسیار حائز اهمیت در این بحث آن است که اداره جامعه اسلامی صرفاً بر عهده پیامبر نیست، بلکه مسئولیت آن بر دوش تمام مؤمنین نیز قرار دارد.

عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم(ع) بیان کرد: طبق بیانات علامه، در میان احکام و آموزه‌های اسلامی، خطاباتی وجود دارند که مستقیماً متوجه عموم مؤمنین است و اختصاصی به پیامبر(ص) ندارد، نظیر دستوراتی، چون «وَأَنفِقُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ» که این دستورات نشان می‌دهند که نقش امت در اداره جامعه اسلامی بسیار کلیدی است و این امر بر مبنای نظریه اجتماعی اسلام، دو رکن اصلی؛ «رهبری الهی» و «ملت مؤمن» را برای جامعه‌سازی اسلامی و حکمرانی اسلامی معرفی می‌کند.

وی ابراز کرد: قرآن کریم نیز با تأکید بر این بعد اجتماعی دین اسلام، جامعه را محور تمامی احکام قرار داده است؛ به‌گونه‌ای که حتی اعمال عبادی فردی همچون حج یا نماز زمانی معنا می‌یابند که در بُعد اجتماعی خود بازتاب داشته باشند و به عنوان نمونه، آیین حج نه تنها یک عمل عبادی فردی است، بلکه نمادی از اتحاد، نظم و همکاری جمعی است که ساختار اجتماعی اسلام را به نمایش می‌گذارد.

همه افراد جامعه در هدایت جامعه اسلامی سهیم هستند

حجت‌الاسلام لکزایی تصریح کرد: علامه همچنین به این مسئله اشاره دارد که در اسلام، همه افراد جامعه، چه رهبران و چه عادی‌ترین افراد در مسئولیت ایجاد و هدایت جامعه اسلامی سهیم هستند و تفاوتی میان زن و مرد یا جایگاه‌های سیاسی خاص وجود ندارد؛ همه در این امر مکمل یکدیگرند. خداوند نیز تضمین کرده است که هیچ عملی از هیچ فردی ضایع نخواهد شد و پاداش همه افراد محفوظ است.

رئیس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی گفت: شیوه حکمرانی پیامبر گرامی اسلام(ص) متمایز از نظام‌های متداول بشری است و این شیوه نه شبیه به نظام‌های پادشاهی استبدادی است و نه با دموکراسی‌های مدرن مطابقت کامل دارد و همچنین نمی‌توان آن را صرفاً با نظام‌های سوسیالیستی مقایسه کرد.

وی اضافه کرد: تفاوت اساسی میان این سیستم‌ها با نظام اسلامی در آن است که جوامع غیر اسلامی غالباً بر پایه تمتع مادی شکل گرفته‌اند و روحیه استخدام و استثمار، که معادل همان استکبار انسانی است، در ساختارشان نهادینه شده است، اما در اسلام، این روحیه جایگاهی ندارد و جامعه بر اساس ارزش‌های الهی و انسانی، نه چپاول و استعمار ملل دیگر، بنا می‌شود.

لکزایی عنوان کرد: پیامبر وظیفه دارد راهبری امت را با روش‌هایی الهی پیش ببرد، مردمی را تربیت کند که خود در مسئولیت اقامه دین مشارکت فعال داشته باشند. او وظیفه هدایت معنوی و دنیوی مردم را بر عهده دارد، اما مسیر او کاملاً متفاوت از روش‌های متعارف حکمرانی در تاریخ بشر است.

رئیس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی اذعان کرد: این نکته بسیار مهم است که در استعمار سنتی، یک پادشاه یا امپراتور تصمیم‌گیرنده اصلی بود، اما امروز این وضعیت ساختاریافته‌تر شده است، برای نمونه، وقتی جامعه آمریکایی همراه با دولت خود دست به تجاوز علیه کشور دیگری می‌زند، این فقط یک فرد مانند بایدن یا ترامپ نیست که پشت این جنایت قرار دارد؛ کنگره، مجلس نمایندگان، دادگستری و حتی شرکت‌های اقتصادی و فناوری نیز در این اقدامات شریک هستند و شرکت‌هایی مانند گوگل و آمازون نیز بخشی از این چرخه ظلم و استعمار شده‌اند و تمام این شبکه‌ها در خدمت استعمار، ظلم و چپاول قرار گرفته‌اند.

وی ادامه داد: در مقابل این رفتارها، اسلام نظام فکری و اخلاقی کاملاً متفاوتی دارد که از چنین اعمالی به دور است و اسلام حتی اجازه نمی‌دهد که در جریان جنگ با دشمن نیز به ناحق ظلم شود، حتی در میدان جنگ نیز عدالت باید رعایت شود و نمونه‌ای روشن در سیره پیامبر(ص) دیده می‌شود؛ زمانی که مکه فتح شد، پیامبر(ص) می‌توانست دست به کشتار بزند، اما همه را عفو کرد و آزادی اعطا نمود. 

اسلام با اختلاف طبقاتی مخالف است

رئیس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی عنوان کرد: نکته دیگری که در اسلام بسیار برجسته است، مخالفت با هر گونه اختلاف طبقاتی است؛ خواه این اختلاف ناشی از ثروت باشد یا مقام و چنین اختلاف‌هایی موجب فساد در جامعه می‌شوند و از دیدگاه اسلام پذیرفته نیستند و تنها تفاوتی که اسلام به رسمیت می‌شناسد، تقواست و خدای سبحان تفاوت انسان‌ها را تنها بر اساس تقوا می‌داند؛ چیزی که تشخیص آن نیز تنها بر عهده خداوند است، نه انسان‌ها.

حجت‌الاسلام لکزایی اذعان کرد: میان جامعه اسلامی و نظام‌های دموکراتیک تفاوت‌های بنیادینی وجود دارد و یکی از تفاوت‌های عمده این است که در حیات پیامبر، سرپرستی جامعه اسلامی به عهده خود ایشان بود و پس از رحلت پیامبر، مسلمانان در دو گروه نظر خود را ابراز کردند، گروهی معتقد بودند انتخاب خلیفه وظیفه مردم است و باید توسط خود مسلمانان انجام شود، اما شیعه اعتقاد دارد که جانشین پیامبر باید توسط خدا و رسول خدا(ص) منصوب شده باشد، و این انتصاب به صورت نص (تصریح) الهی صورت گرفته باشد. به همین دلیل شیعه به امامت دوازده امام اعتقاد دارد که نام و مقام آنان مشخص و شفاف بوده است.

وی اضافه کرد: اما در عصر غیبت امام زمان(عج)، تکلیف چیست؟ بر اساس دیدگاه اسلامی، جامعه مسلمانان و ولی فقیه مسئولیت حکومت اسلامی را بر عهده دارند و باید سرپرستی جامعه را بدون ایجاد ایراد یا اشکال بر عهده گیرند، چون در این دوران امامی به صورت منصوص تعیین نشده است، انتخاب حاکم باید بر مبنای «نصب عام» باشد؛ یعنی شخصی که واجد شرایط رهبری اسلامی باشد و از سوی جامعه انتخاب می‌شود، اما شرط اساسی این انتخاب، رعایت اصول و سیره پیامبر (ص) در حکومت‌داری است.

رئیس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی تصریح کرد: سیره پیامبر(ص) مبتنی بر امامت بوده، نه پادشاهی یا امپراتوری و حاکم باید قابلیت هدایت جامعه را داشته باشد، به دین آگاهی کامل داشته باشد و توان اقامه شریعت را نیز دارا باشد.

حکومت در اسلام مبتنی بر حفظ احکام اسلامی است

حجت‌الاسلام لکزایی خاطرنشان کرد: حکومت در اسلام استبدادی یا سلطنتی نیست بلکه مبتنی بر حفظ احکام اسلامی بدون ایجاد تغییرات غیرضروری است، البته در مواردی که شریعت اسلام احکام خاصی ندارد، حاکم باید از طریق مشورت با افراد متخصص تصمیم‌گیری کند.

منبع: خبرگزاری ایکنا

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.