بیانیۀ گام دوم، مطالبۀ طراحی طرح جامع حکمرانی اسلامی است و این امر بدون رجوع به اندیشههای امام و رهبری محقق نمیشود
فرامرز عابدینی گفت: رهبر انقلاب در بیانیه گام دوم صراحتاً بر ضرورت تدوین طرح جامع حکمرانی اسلامی تأکید کردهاند و تحقق این مطالبه، تنها راه برون رفت از کاستیها و عقب ماندگیهای نظام در عرصه حکمرانی است. طراحی الگوی حکمرانی اسلامی بدون رجوع به مبانی معرفتی امام خمینی (ره) و رهبر معظم انقلاب اسلامی امکانپذیر نیست.
فرامرز عابدینی استاد مدرسه عالی حکمرانی شهید بهشتی در چهارمین جلسه مدرسه تابستانه الگوی حکمرانی آیت الله العظمی خامنهای با محوریت «چالشها و مسائل حکمرانی از دیدگاه رهبر معظم انقلاب» در مدرسه عالی فقاهت عالم آل محمد با تأکید بر اینکه بدون توجه به مبانی معرفتی امام خمینی (ره) و رهبر معظم انقلاب، سخن گفتن از الگوی حکمرانی اسلامی بیمعناست، اظهار داشت: امروز یکی از مشکلات جدی در عرصه اندیشه و عمل، شکاف ادراکی میان رهبر انقلاب و بخشی از نخبگان نظام است.
وی تصریح کرد: این شکاف، ناشی از تفاوت نگاه منظومهای امامین انقلاب به دین با نگاه تک بُعدی برخی اندیشمندان است. تنها با بازگشت به این نگاه جامع و منظومهای است که میتوان ساختار حکمرانی اسلامی را شناخت و طراحی کرد.
وی با اشاره به تجربه نزدیک به پنجاه ساله امام خمینی (ره) و رهبر معظم انقلاب در عرصه سیاست گذاری و حکمرانی اسلامی گفت: این تجربه تاریخی و بی بدیل سبب شده است که آنان از نزدیک با همه تنگناها، آسیبها و چالشهای حکمرانی اسلامی رو به رو شوند و برای هر مقطع تاریخی، پاسخ و راه حل ارائه کنند. این تجربه انباشته، سرمایهای بینظیر است که هیچ اندیشمند و سیاستمدار دیگری در جهان اسلام از آن برخوردار نیست.
تسلط رهبر انقلاب بر ادبیات جهانی حکمرانی
استاد مدرسه عالی حکمرانی شهید بهشتی با بیان اینکه رهبر انقلاب بر ادبیات نظری حکمرانی در غرب و شرق تسلط کامل دارند، اظهار داشت: ایشان ضمن مطالعه گسترده و دقیق آثار فلسفی، سیاسی و مدیریتی جهان، آنها را در پرتو مبانی دینی نقد کرده و به بازخوانی رساندهاند. به همین دلیل، ایشان در جایگاهی متمایز نسبت به بسیاری از اندیشمندان معاصر قرار گرفتهاند؛ زیرا با مبانی معرفتی اسلام آشنا هستند و تجربه عینی حکمرانی را در اختیار دارند.
عابدینی با اشاره به اینکه حکمرانی اسلامی هیچ سنخیتی با الگوهای غربی ندارد، گفت: نباید گمان کرد که میتوان نظریههای غربی را با اندکی تغییر و افزودن واژه «اسلامی» بهعنوان الگوی حکمرانی اسلامی معرفی کرد. رهبر معظم انقلاب بارها تأکید کردهاند که حکمرانی اسلامی باید بر اساس عقلانیت دینی و نقشه کلان معمار انقلاب اسلامی، یعنی امام خمینی(ره)، طراحی شود؛ چنین الگویی تنها از دل معارف دینی و تجربه تاریخی جمهوری اسلامی برمیآید و با اقتباس از مدلهای غربی محقق نمیشود.
وی در ادامه به بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی اشاره کرد و گفت: رهبر معظم انقلاب در این بیانیه تاریخی و در دیدار با مجلس خبرگان رهبری، صراحتاً بر ضرورت طراحی «طرح جامع حکمرانی اسلامی» تأکید کردهاند. ایشان معتقدند که کاستیها، عقبماندگیها و آسیبهای کنونی تنها زمانی برطرف خواهد شد که الگوی حکمرانی اسلامی به صورت علمی و عملی طراحی و پیادهسازی شود.
نیاز جهانی به الگوی حکمرانی اسلامی
عابدینی با اشاره به بحرانهای روزافزون تمدن غربی افزود: امروز بشریت از مدلهای غربی ناامید شده است و نگاه جهانیان به جمهوری اسلامی دوخته شده است تا الگویی نوین مبتنی بر عدالت، معنویت و عقلانیت دینی ارائه دهد؛ طراحی الگوی حکمرانی اسلامی نه تنها وظیفهای ملی و درون گفتمانی است، بلکه پاسخی به نیاز جهانی و فرصتی برای ارائه تمدن نوین اسلامی به جهان خواهد بود.
وی گفت: در مسیر طراحی الگوی حکمرانی اسلامی، نخست باید چالشها و موانع این مسیر را شناسایی و دستهبندی کرد. به همین منظور، با استفاده از کلید واژهای که رهبر انقلاب بارها در بیانات خود تکرار کردهاند، یعنی «منطق فهم» و «منطق عمل»، چالشها در دو بخش کلی قابل تقسیم هستند؛ در مجموع حدود شانزده چالش اساسی پیشروی طراحی این الگو وجود دارد که بدون پرداختن به آنها، امکان دستیابی به حکمرانی اسلامی وجود نخواهد داشت.
وی نخستین و مهمترین چالش را «تأخیر و تقصیر حوزه و دانشگاه در فهم و تبیین معارف اقامهای دین» عنوان کرد و افزود: بخش بزرگی از تحقیقات اسلامی در حوزههای معرفتی و اعتقادی متمرکز بوده و کمتر به حوزه اقامهای، یعنی چگونگی تحقق و جاریسازی این معارف در عرصه جامعه و حکمرانی، توجه شده است؛ دین تنها در سطح اعتقادات فردی یا اخلاق فردی باقی نمیماند، بلکه تحقق اجتماعی معارف، بخشی جداییناپذیر از دین است.
وی با ذکر مثالی خاطرنشان کرد: رهبر انقلاب در جریان بحران کرونا مفهوم اخلاقی «مواسات» را از سطح فردی به سطح اجتماعی ارتقا دادند و آن را در قالب «کمک مؤمنانه» به یک اقدام جمعی و حکمرانی تبدیل کردند. این نمونه نشان میدهد که چگونه باید معارف دینی از بُعد نظری و فردی به عرصه اجتماعی و حکمرانی تسری پیدا کند.
استاد مدرسه عالی حکمرانی شهید بهشتی با تأکید بر اینکه پژوهش در حوزه معارف اقامهای نیازمند باز تعریف در روش و رویکردهای حوزوی است، گفت: حوزههای علمیه باید علاوه بر پرداختن به مباحث معرفتی و نظری، به ارائه راهکارهای تحقق اجتماعی و حکمرانی معارف اسلامی بپردازند؛ این تغییر رویکرد میتواند جایگاه حوزه و دانشگاه را در تحقق حکمرانی اسلامی به صورت جدی ارتقا دهد.
وی تصریح کرد: تا زمانی که چالشهای اساسی در حوزه فهم و عمل شناخته و برطرف نشود، امکان دستیابی به طرح جامع حکمرانی اسلامی وجود ندارد. بنابراین، نخستین گام در این مسیر، رجوع دقیق و منظم به اندیشههای امام خمینی(ره) و رهبر معظم انقلاب بهعنوان معماران و مجریان حقیقی حکمرانی اسلامی است.