پیشرفت در جهان امروز با الهام از معیارهای حکمرانی مطلوب در آموزههای رضوی
تلاشهای متعددی برای ارائه شاخصهای جامع و برآمده از آموزههای اسلامی در رابطه با حکمرانی خوب یا متعالی صورت میپذیرد که بر آن است با مراجعه به منابع دینی به تکمیل نظریات حکمرانی و بومیسازی آن بپردازد.
در جهان پر رقابت امروز، توانمندی کشورها در اداره مطلوب اوضاع سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در حوزه داخلی و سطح بینالمللی از معیارهای موفقیت و پیشرفت به شمار میرود. مقولهای که از آن به حکمرانی خوب یا مطلوب یاد میشود و مباحث و مطالعات و نظریهپردازیهای متنوعی را به خود اختصاص داده است. حکمرانی خوب مفهومی است که توسط سازمانهای بین المللی در اواخر دهه ۱۹۸۰ میلادی وارد ادبیات توسعه و سیاست شده و بر اساس معیارهایی مشخص، حکمرانی را حاصل تعامل و ارتباط متقابل دولت و کنشگران جامعه مدنی (سازمانهای غیردولتی، بخش خصوصی، گروههای ذی نفوذ و رسانه ها) جهت نیل به توسعه در هر کشوری میداند.
معیارهای حکمرانی خوب از نظر این سازمان ها عبارت است از: مشارکت، حاکمیت قانون، شفافیت، پاسخ گویی، وفاق عمومی، حقوق مساوی، اثر بخشی و کارایی و مسئولیت پذیری.
در انتقاد از حکمرانی خوب، نظریهای با عنوان حکمرانی سالم مطرح میشود که به برداشت آزاد و متنوع از شیوه و معیارهای حکمرانی خوب در کشورهای مختلف تاکید دارد و معتقد است که حکمرانی باید مطابق با آداب، رسوم و فرهنگ محلی هر کشور تعریف و سازماندهی شود. البته همچنان معیار اصلی در حکمرانی سالم، همانند حکمرانی خوب، رفاه مردم می باشد.
بر این راستا در کشورمان نظریه حکمرانی متعالی نیز توسط نخبگان ایرانی و شیعی مطرح گردیده که به شیوه ای از حکمرانی گفته می شود که مبتنی بر یک نظام ارزشی الهی همچون اسلام برای نیل به سعادت دنیوی و اخروی مردم در یک حوزه جغرافیایی و یا حوزه های گستردهتر مطرح میباشد. بر اساس نظریه حکمرانی متعالی، حکومت از آن خداست و تنها اوست که میتواند بر انسان حکم براند به این دلیل حکمرانان تا زمانی دارای مشروعیت میباشند که از تزکیه نفس و مقبولیت برخوردار بوده و تنها مجری احکام الهی باشند. در نظریه حکمرانی متعالی، تنظیم روابط، تبعیت و شیوه فعالسازی ظرفیتهای کنشگران و ذینفعان، بر اساس هدایت الهی و اراده مردمی، شکل میگیرد.
در این میان تلاشهای متعددی برای ارائه شاخصهای جامع و برآمده از آموزههای اسلامی در رابطه با حکمرانی خوب یا متعالی صورت میپذیرد که بر آن است با مراجعه به منابع دینی به تکمیل نظریات حکمرانی و بومیسازی آن بپردازد. در مکتب اهلبیت(ع)، آموزههای امام رضا(ع) به دلیل شرایط و مناسبات خاص آن حضرت با حاکمیت وقت یکی از منابع قابل توجه در این زمینه دانسته میشود.
به این منظور آقایان محسن پرویش و حسن اسدی، استادیاران گروه تاریخ دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه محقق اردبیلی ایران در پژوهشی با عنوان «تحلیل ویژگیهای حکمرانی مطلوب در سیره امام رضا(ع) و نقش آن در تحقق عدالت اجتماعی» که در آخرین شماره فصلنامه فرهنگ رضوی توسط بنیاد بینالمللی امام رضا(ع) انتشار یافته به بررسی و تحلیل ویژگیهای حکمرانی مطلوب در سیرۀ امام رضا (ع) میپردازند.
با توجه به اهمیت حکمرانی مطلوب و نقش آن در تحقق عدالت اجتماعی، پژوهش مذکور بر آن است تا با شیوه توصیفی تحلیلی با تحلیل متون و منابع مرتبط با سیرۀ امام رضا (ع) ویژگیهای حکمرانی مطلوب را شناسایی کند. یافتههای پژوهش نشان میدهد امام رضا(ع) اگرچه بهصورت مستقیم حکومت را در اختیار ندارند، ولی به رعایت حقوق اجتماعی و حل و فصل اختلافات تأکید میکردند. همچنین، شفافیت و مشارکت عمومی نیز از ویژگیهای حکمرانی مطلوب در سیرۀ امام رضا (ع) بوده است که به تحقق عدالت اجتماعی کمک و اعتماد عمومی را تقویت میکرده است.
در بخشی از این پژوهش بیان میگردد احترام به حقوق بشر و کرامت انسانی نیز از اصول حکمرانی مطلوب است. این اصل به معنای حفظ حقوق و آزادیهای اساسی انسانی، احترام به تنوع فرهنگی و مذهبی و پایبندی به اصول انسانیت است. این اقدامات باعث تقویت ارزشهای انسانی، ارتقای اعتماد و ایجاد جامعهای پویا و پایدار میشود؛ بنابراین، تأمل در اهمیت توجه به نیازهای مردم در ارتقای رفاه و عدالت اجتماعی از منظر سیرۀ رضوی و حکمرانی اسلامی به ما کمک میکند تا بهترین راهکارها و سیاستها را برای تأمین نیازهای مردم و ارتقای رفاه و عدالت اجتماعی شناسایی کنیم.
در بخش «مؤلفهها و اصول حکمرانی مطلوب در سیره رضوی» از این مقاله معیارهایی برای حکمرانی مطلوب از آموزههای امام رضا(ع) استخراج شده است. پیش از آن به عنوان یک مسئله مبنایی نویسندگان این سؤال را مطرح میکنند که آیا تطبیق اصول حکمرانی نوین با مستندات دینی و روایی ممکن و مقدور است؟ در پاسخ آنان با استناد به سیره رضوی میگویند از منظر امام رضا(ع)، میتوانیم هدفگذاری در حکومت اسامی را با هدفگذاری «حکمرانی خوب» در نظریه حکمرانی نوین مقایسه کنیم. در این مقایسه، مؤلفههای مهم حکمرانی اسلامی شامل توجه به اصول و آموزههای دینی، حاکمیت قانون، توسعه مادی و انسانی، رفاه عمومی و ایجاد امنیت است؛ بنابراین به باور پژوهشگران این مقاله برای ساختن اصول و رهنمودهای حکمرانی اسامی، میتوان از متون و ادبیات اسامی استفاده کرد.
این پژوهش مهمترین مؤلفههای حکمرانی مطلوب از منظره سیره و احادیث رضوی به صورت زیر خلاصه میکند. نخست تعامل و همکاری مردم و حکومت در حکمرانی؛ امام رضا در روابط حکومت و مردم، تأکید بر ارتباط نزدیک و مؤثر بین حاکم و مردم داشتند. امام رضا به مسئولان و حاکمان نیز توصیه میکردند که به نیازها و مشکلات مردم توجه کنند و به آنها کمک کنند. ایشان به حاکمان توصیه میکردند که عدالت را در تصمیمگیریها و اجرای قوانین رعایت کنند و به مردم حقوق و عدالت را بدهند. فضل بن شاذان درباره فلسفه وجودی و وظایف دولت دینی از امام رضا(ع) روایت میکند:
«اگر خداوند برای آنان پیشوا، فرمانروا، امانتدار و نگهبان قرار نداده بود، شریعت به فرسودگی میگرایید و دین از دست میرفت و سنت و احکام دگرگون میشد و بدعتگذاران بر آن میافزودند و بیدینان از آن میکاستند و مسائل بر مسلمانان مشتبه میشد؛ چرا که ما مردم را با وجود همه اختلافها و تفاوت درخواستها و پراکندگی جهتهایی که با یکدیگر دارند، ناقص، نیازمند و غیرکامل میدانیم؛ پس اگر خداوند سبحان برای حفظ شریعت، زمامدار و محافظ قرار نداده بود، مردم به فساد کشیده شده و مسائل شرعی سنتها و احکام و ایمان دگرگون میشد و در این ارتباط اکثریت به فساد و تباهی میگراییدند».
در واقع سیاست و حکومت در سیره رضوی هدایت کننده انسان به سوی عبادت و فضیلت است.
دومین شاخص به دست آمده از معارف رضوی در پژوهش حاضر، «انتقادپذیری و پاسخگویی در برابر مردم» عنوان شده است و برای آن مستنداتی از زندگانی امام رضا(ع) نقل شده است. سومین شاخص «تأکید بر ایجاد عدالت اجتماعی و حاکمیت قانون» شمرده شده است.
همچنین «احترام به حقوق بشر و کرامت انسانی» به عنوان چهارمین معیار حکمرانی مطلوب از مکتب رضوی، مطرح شده است.
«مشارکت مردم در تصمیمگیریهای حکومتی» و «توسعه اقتصادی و اجتماعی» نیز در پژوهش انتشار یافته در فصلنامه فرهنگ رضوی، شاخصهای پنجم و ششم از معیارهای حکمرانی دانسته شده و برای آن دلایل متعددی از سیره و احادیث امام رضا(ع) ذکر شده است.
منبع: خبرگزاری رضوی