الگوی حکمرانی صالح در تفسیر قرآن امام موسی صدر
نویسنده: شریف لک زائی ؛ دانشیار، گروه فلسفه سیاسی، پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی
دوفصلنامه علمی – تخصصی مطالعات حکمرانی اسلامی؛ دوره ۱، شماره ۲، مهر ۱۴۰۴
چکیده
در دنیای معاصر که جوامع با تنوع فرهنگی، مذهبی و قومی گستردهای روبهرو هستند، مسئله حکمرانی صالح و دستیابی به الگویی کارآمد برای مدیریت این تنوع، یکی از چالشهای اساسی عرصه اندیشه سیاسی و ادارۀ جامعه به شمار میرود. جوامع چندفرهنگی و چندمذهبی، اغلب به دلیل تفاوتهای بنیادی در ارزشها و منافع، با مخاطراتی چون تفرقه، بیاعتمادی، تبعیض و چالشهای جدی در تحقق عدالت و همزیستی مسالمتآمیز روبهرو هستند. پرسش اصلی که این مقاله به آن میپردازد آن است که چگونه میتوان با بهرهگیری از آموزههای قرآنی و بهویژه تفسیر این آموزهها توسط متفکری همچون امام موسی صدر، الگویی برای حکمرانی مطلوب و اخلاقی در چنین جوامعی ارائه کرد؛ الگویی که در عین پایبندی به اصول دینی، به اقتضائات دوران معاصر و نیازهای مبرم اجتماعی نیز نگاهی دقیق و راهبردی داشته باشد. هدف اصلی این نوشته، استخراج و تبیین اصول و مؤلفههای مرکزی حکمرانی صالح بر اساس تفسیر امام موسی صدر از قرآن کریم است. نویسنده تلاش میکند نشان دهد که نگاه خاص صدر به آیات الهی، چگونه میتواند برای رهبران سیاسی و اجتماعی امروزی، راهکارهایی عملی و کاربردی جهت برقراری عدالت، همبستگی و صلح پایدار در جوامع متکثر فرهنگی فراهم آورد. تکیه بر مفاهیمی همچون توکل به خدا، همزیستی مسالمتآمیز، همبستگی مؤمنان، و تلفیق عقلانیت و عاطفه که در اندیشه امام موسی صدر برجسته شده است، چشماندازی نوین در برابر مسئله حکمرانی ارائه میدهد، به گونهای که میتواند هم به توسعه نظریههای مرتبط در علوم سیاسی و مطالعات سیاسی اسلامی کمک کند و هم واجد جنبههای کاربردی برای سیاستگذاران، نخبگان، و کنشگران عرصه حکمرانی باشد. روش تحقیق بهکاررفته در این مقاله، روش تحلیلی- تفسیری با بهرهگیری از دادههای کتابخانهای و تحلیل متن است. نگارنده، ضمن ارجاع مستقیم به آیات قرآن و آثار تفسیری امام موسی صدر به ویژه مجموعه «گام به گام با امام»، تلاش کرده است مضامین کلیدی الگوی حکمرانی صالح را در چارچوب مباحث اخلاقی، اجتماعی و تربیتی استخراج و بررسی کند. مباحث پژوهش، هم از منظر تفسیر اجتماعی قرآن و هم با نگاهی مسئلهمحور نسبت به چالشهای حکمرانی معاصر، سازماندهی شده است. به این ترتیب، مقاله ضمن استفاده از دستاوردهای فلسفه سیاسی معاصر و تطبیق آن با اندیشه امام موسی صدر، رویکردی میانرشتهای اتخاذ کرده است. یافتههای تحقیق نشان میدهد که، از منظر امام موسی صدر، حکمرانی صالح نیازمند بهرهگیری از چند اصل کلیدی است: نخست، توکل به خدا و اجتناب از غرور و خودپرستی، که موجب دوری زمامداران از استبداد و انحراف میشود و آنان را در برابر خطرات اخلاقی، چون تکبر و ظلم، بیمه میکند؛ چنانکه تجربه نبرد حُنین نشان میدهد، غفلت از تکریم الهی، حکمرانی را به شکست میکشاند. دوم، اصالت همزیستی مسالمتآمیز با اقلیتهای مذهبی و فرهنگی، که براساس اندیشه سیاسی صدر بر سه عنصر احترام متقابل، اعتماد متقابل و اطمینان متقابل استوار است. نمونههای عملی سیره امام صدر- همچون شرکت در مراسم راهبان مسیحی، دفاع از حقوق شهروندان غیر مسلمان، و تلاش برای برقراری وحدت دینی- نشاندهنده پویایی این اصول در عرصه واقعیت است. سوم، تأکید ویژه بر همبستگی مؤمنان و مسئولیتپذیری فراتر از مزهای فردی و جغرافیایی، تا همه اهل حق نسبت به سرنوشت یکدیگر احساس مسؤولیت کنند و از همدیگر حمایت نمایند. چهارم، تلفیق عقل و عشق در اداره جامعه؛ حکمرانی صالح باید ترکیبی از عقلانیت، انصاف و محبت باشد تا هم به نیازهای مادی و هم به ابعاد عاطفی، اخلاقی و معنوی زندگی انسانها پاسخ دهد. همچنین یافتهها نشان میدهد اگرچه این اصول با مفاهیم مدرن همچون پلورالیسم فرهنگی، مشروعیت عمومی و همبستگی اجتماعی همپوشی دارند، اما تفاوت بنیادین آنها در خاستگاه الهی و تأکید بر اخلاق و معنویت است. این نوع حکمرانی، جایگزینی برای عقلانیت ابزاری و فردگرایی افراطی رایج در سنت لیبرال محسوب میشود و در عین حال، پاسخی اخلاقی و اجتماعی به چالشهای زمانه است. در نتیجه، مقاله پیش رو این ایده را برجسته میکند که تلفیق آموزههای دینی (قرآنی)، تفسیر اجتماعی و تجربیات عملی رهبران مسلمان میتواند الگویی نوین و بومی برای حکمرانی کارآمد، عادلانه و انسانی در جوامع چندفرهنگی و چندمذهبی معاصر ارائه دهد. این الگو ضمن اینکه به توسعه نظری و ادبیات علمی حکمرانی دینی کمک میکند، الهامبخش اقدامات عملی در عرصه سیاست و ادارۀ جامعه نیز خواهد بود.
