حکمرانی امنیت از منظر قرآن کریم؛ با تأکید بر نقش گروهها
نویسنده: آل سید غفور، سید سجاد ؛
مطالعات حکمرانی اسلامی؛ پاییز ۱۴۰۴ – شماره ۲ (۱۹ صفحه – از ۱۱۹ تا ۱۳۷ )
چکیده:
امنیت بهعنوان یکی از بنیادیترین کارکردهای حکمرانی، همواره کانون توجه مکاتب و نظریههای سیاسی بوده است. هرچند نظریههای متنوعی مانند واقعگرایی، مکتب کپنهاک و رویکردهای نوین امنیتی تلاش کردهاند چارچوبی برای تأمین امنیت ارائه دهند، ناکامیهای عملی آنها در حل بحرانهای پیچیده، بهویژه در جوامع اسلامی، ضرورت بازگشت به منابع اصیل معرفتی و وحیانی را برجسته کرده است. قرآن کریم، بهعنوان کاملترین منبع هدایت بشری،نه تنها امنیت را یک نیاز فردی و جمعی بلکه بخشی از رسالت الهی انبیا میداند و تحقق آن را با اصولی دقیق و سازوکارهایی مشخص پیوند میزند. مسئله محوری این پژوهش آن است که حکمرانی امنیت مطلوب در منطق قرآن چگونه طراحی میشود و جایگاه گروهها، بهعنوان یکی از بازیگران کلیدی، در این فرایند چیست. کمتوجهی به نقش جمعیتها و گروههای اجتماعی در امنیتسازی، موجب شده است بخش مهمی از ظرفیتهای حکمرانی اسلامی مغفول بماند. در حالیکه بررسی واژگان پرکاربردی چون «آل»، «بنی» و «ملأ» در قرآن نشان میدهد که این متن الهی تأکید ویژهای بر نقش گروهها در ساخت و پایداری امنیت دارد، بهگونهای که داستان بنیاسرائیل، چه در مقام الگوی منفی و چه بهمنظور بیان آموزههای مثبت، از برجستهترین نمونههای امنیتپژوهی قرآنی است. هدف این تحقیق، تبیین نظاممند مبانی و سازوکارهای حکمرانی امنیت بر اساس آیات قرآن با تأکید بر نقش گروهها و ارائه الگویی قابل انطباق با شرایط معاصر جوامع اسلامی است. در این مسیر، تلاش شده است تا از یکسو تصویری منسجم از ساختار مطلوب حکمرانی امنیت در منطق وحی ارائه شود و از سوی دیگر با استخراج آموزههای مرتبط، راهکارهایی عملی برای مشارکت گروهها در فرآیند امنیتسازی بهدست آید. این پژوهش همچنین میکوشد با مرور نمونههای تاریخی مانند مواجهه موسی(ع) با فرعون و نقشآفرینی گروههایی چون آل فرعون، ملأ و پیروان حق، نشان دهد که چگونه الگوهای رفتاری و مدیریتی در تعامل با گروهها میتواند به تقویت یا تضعیف امنیت بینجامد. روش تحقیق بر پایه «تفسیر موضوعی استخراجی» است؛ روشی که بر جمعآوری و تحلیل آیات همموضوع درباره امنیت و نقش گروهها متمرکز است، بدون آنکه ترتیب مصحف بهعنوان چارچوب الزامی در نظر گرفته شود. در این رویکرد، مفسر ضمن گردآوری آیات پراکنده پیرامون یک موضوع، با تحلیل ساختاری و محتوایی آنها، تصویری جامع از دیدگاه قرآن ارائه میکند. دادهها از طریق مطالعه کتابخانهای و مراجعه به تفاسیر معتبر، منابع تاریخی و متون مرتبط با اندیشه سیاسی اسلامی تکمیل شده است. برای افزایش دقت، موارد تحلیلی با مثالهای قرآنی همچون نقش بنیاسرائیل در دوره رسالت موسی(ع)، حکومت فرعونی، کارگزارانی مانند قارون و بلعم باعورا و مفاهیمی چون «استضعاف»، «فتنه» و «جدال احسن» بررسی شدهاند. یافتههای تحقیق نشان میدهد که از منظر قرآن، حکمرانی امنیت فراتر از تأمین وضعیت عاری از تهدید است و به برقراری تعادل پایدار میان حقوق، وظایف و کرامت بازیگران مختلف اجتماعی منوط میشود. گروهها در این نظام جایگاهی دوگانه دارند: میتوانند عامل تحکیم امنیت باشند یا بهعنوان ابزار استبداد و ناامنی بهکار گرفته شوند. در الگوی مطلوب قرآنی، تشکیل گروهها امری پذیرفتهشده و حتی ضروری تلقی میشود و امنیت آنها باید در برابر تهدیدات داخلی و خارجی تضمین شود. نفی استضعاف، مقابله با تقسیمبندیهای تبعیضآمیز و بازگرداندن حقوق پایمالشده، از شاخصههای کلیدی این رویکرد است. داستان مواجهه موسی(ع) با فرعون نمونه بارزی از این اصل است که در آن، رهایی گروه تحت ستم، مقدمهای برای بروز ظرفیتهای اعتقادی و عملی آنان بود. از نظر قرآن، تهدیدات علیه گروهها میتواند از سوی حکومتهای ستمگر، دیگر گروههای قدرتمند یا حتی افراد دارای نفوذ شکل بگیرد. مستکبران برای تحکیم سلطه، از ابزارهایی چون ایجاد شکاف اجتماعی، کاهش توان نیروی انسانی و حذف نخبگان استفاده میکنند. در مقابل، الگوی قرآنی بر همبستگی درونی، رقابت سالم و مدیریت مسالمتآمیز اختلافات تأکید دارد. واژههایی مانند «حزب» و «شعوب» نشانگر پذیرش تنوع در عین پاسداشت وحدت اجتماعیاند. یافتهها همچنین حاکی استکه امنیت، تنها به بعد فیزیکی محدود نیست و سطوحی چون امنیت فکری، اعتقادی و آزادیهای اساسی را نیز دربرمیگیرد. قرآن با به رسمیت شناختن آزادی عقیده، بیان و مناظره، فضایی را ترسیم میکند که در آن مخالفان میتوانند دیدگاه خود را آزادانه بیان کنند، به شرط رعایت حدود اخلاقی و عدالت. این رویکرد نه تنها مانع شکلگیری ناامنی ناشی از سرکوب میشود، بلکه زمینه رشد فکری و استحکام بنیانهای مشروعیت را نیز فراهم میآورد. آموزههایی چون «جدال احسن»، طلب برهان، عدم تفتیش عقاید و امنیت برای آمران به معروف و ناهیان از منکر، ستونهای این بنای فکری را تشکیل میدهد. بهطور کلی، پژوهش حاضر نشان میدهد که مدل قرآنی حکمرانی امنیت، امنیت را محصول تعامل فعال و مسئولانه دولت، گروهها و افراد میداند و بر نقش کلیدی گروهها در این زنجیره تأکید دارد. این مدل با پرهیز از تمرکز صرف بر امنیت دولتی یا فردی، نگاهی جامع و متوازن ارائه میدهد که در آن همه بازیگران،هم ذیحق و هم مسئولاند. چنین نگرشی میتواند با انطباق بر شرایط اجتماعی و فرهنگی امروز، مبنای طراحی سیاستهای امنیتی پایدار و عدالتمحور در جوامع اسلامی قرار گیرد.
